زیرا حزب «روسیه واحد» در دوره قبلی انتخابات در اسفند ماه سال 1386 توانسته بود با بهدست آوردن 315 کرسی از 450 کرسی دوما، چشمهای ناظران را خیره کند، اما نتایج انتخابات روز یکشنبه 13 آذر 1390 نشان از کاهش 13 درصدی آرای حزب روسیه واحد به رهبری پوتین در نظر شرکتکنندگان در انتخابات در مقایسه با 4 سال قبل دارد.
بررسی دلایل و نتایج این کاهش محبوبیت حزب روسیه واحد و شخص پوتین به برداشت دقیقتر از وضعیت روسیه امروز و پیشبینی نتایج انتخابات حساس ریاستجمهوری در روسیه که قرار است در چهارم مارس 2012 برگزار شود، کمک میکند؛ همچنین باید ببینیم دلیل افزایش اقبال مردم به حزب کمونیست چه بوده و چرا حزب «روسیه عادل» توانسته است با کنارزدن حزب راستگرای «لیبرال دمکرات» موقعیت خود را بهعنوان سومین حزب در پارلمان جدید مطرح کند؟
با آنکه حزب روسیه واحد در این دوره با اتخاذ تاکتیک معرفی نامزدهای غیرحزبی مشهور ازجمله هنرپیشگان و ورزشکاران تلاش کرد آرای بیشتری بهدست آورد و در همین راستا از 599 نفر فهرست نامزدهای خود برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی تنها 416نفر را حزبی معرفی کرد و 183 نفر هم نامزد غیرعضو حزب معرفی شدند نسبت به دوره قبل 77کرسی را از دست داد.
این به معنای آن است که حزب روسیه واحد دیگر نمیتواند مانند دوره قبل با برخورداری از اکثریت دوسوم مجلس تغییرات مورد نظر را در قانون اساسی بهوجود آورد بلکه درست برعکس، تغییرات دوره قبل که موجب اعتراض سایر احزاب بود باید مورد بازنگری قرار گیرد.
از لحاظ میزان مشارکت مردم نیز کاهش 3درصدی شرکتکنندگان در انتخابات نسبت به 4 سال پیش که با مشارکت 63 درصد از کسانی که شرایط شرکت در انتخابات را داشتند، برگزار شد، نشاندهنده این واقعیت است که اصلاحات مورد نظر پوتین در قانون اساسی روسیه که دوره نمایندگی مجلس را از 4 سال به 5 سال افزایش داد، نتوانسته مردم را متقاعد کند که جایگاه مجلس در مقایسه با گذشته تقویت شده است؛ بهویژه آنکه در همان زمان دوره ریاستجمهوری هم از 4 سال به 6 سال افزایش پیدا کرد. مردم روسیه میدانند حداقل در 2 دوره 6 سال آینده باید با پوتین کنار بیایند؛ این یعنی آنکه پوتین و تیم سنپترزبورگ که از سال 2000 زمام امور را بهدست گرفتند تصمیم دارند تا سال 2024 رهبری این پهناورترین کشور جهان را برعهده داشته باشند.
برخلاف مردان دین و اخلاق که هرچه قدیمیتر و ریشسفیدتر باشند بر اعتبار آنها افزوده میشود در جهان سیاست مردان سیاسی هرقدر قدیمیتر میشوند، اعتبار آنها کمتر شده و در نتیجه با انتقادات بیشتری روبهرو میشوند، به همین دلیل ساده است که در نظامهای مردمسالار بر این نکته تاکید میشود که جابهجایی افراد و احزاب در دورههای مختلف، اجازه میدهد که مشکلات به گردن سیاستمداران پیشین گذارده و امید به بهبود امور به سیاستمداران جدید محول شود.
اما در روسیه که از زمان تزارها با ساختاری بهشدت مرکزگرا و نظامی فردمحور اداره میشود، نه انقلاب بلشویکی این فردمحوری و تمرکزگرایی را تغییر داد و نه در روسیه جدید پس از فروپاشی شوروی، این مدل دستخوش تغییر اساسی شد. بنابراین رای روز یکشنبه مردم روسیه این پیام را به پوتین و باند سنپترزبورگ میدهد که اگر قرار است 12سال دیگر هم حاکم باشند باید افراد جدیدی را به میدان سیاسی روسیه وارد کنند. اینکه مدودف از اردیبهشتماه آینده جای خود را به پوتین میدهد قابل تردید نیست اما معلوم است نخستوزیرشدن مدودف گره مشکلات کنونی روسیه را بهویژه در عرصه اقتصادی باز نمیکند.
دقیقا همین مشکلات روزافزون اقتصادی است که روسیه را به کشور صادرکننده مواد اولیه و سلاح تبدیل کرده و باعث شده که هم حزب کمونیست و هم حزب روسیه عادل با مطرحکردن ایدههای سوسیالیستی خود، بخش عمدهای از آرای طرفداران پیشین حزب روسیه واحد را به سمت خود جلب کنند. درواقع پوتین در 4سال نخستوزیری خود با آنکه بهدلیل افزایش قیمت نفت و گاز درآمد بسیار بیشتری در مقایسه با سالهای قبل در اختیار داشت اما این درآمد به سرمایهگذاری بیشتر برای کاهش بیکاری و تورم موجود منجر نشد. علاوه بر این بهدلیل نگرانی از آینده، ظرف 2سال اخیر بیش از 60 میلیارد دلار از این کشور خارج شده است.
درواقع رایدهندگان روسی میبینند که وضعیت زندگی آنها درمقایسه با 4 سال قبل بدتر شده و توجیه بحران جهانی و رکود موجود در غرب هم نتوانسته آنها را قانع کند که افزایش شکاف درآمدی را در سالهای اخیر در جامعه روسیه نبینند. در چنین وضعیتی حزب راستگرای لیبرال دمکرات به رهبری ژیرینفسکی که با پوتین همراه بود نیز تاوان این همراهی را داد و از رتبه حزب سوم پارلمان به رتبه چهارم تنزل پیدا کرد و جای خود را به حزب روسیه عادل داد.
ماجرای تشکیک در آرا
موضوع تقلب در نتایج انتخابات، هم از نگاه حزب کمونیست - دومین حزب پارلمان- بهصورت جدی مطرح شده است و هم سازمان امنیت و همکاری اروپا روز دوشنبه در بیانیهای اعلام کرد که سازماندهی انتخابات خوب بود اما کیفیت روند آن هنگام شمارش آرا چندان مناسب نبود. به گفته نمایندگان این سازمان که به همراه حدود 700 ناظر خارجی دیگر بر روند انتخابات نظارت داشتند در شمارش آرا تخلفات مکرری روی داد که ازجمله آنها میتوان به نشانههایی جدی از وجود صندوقهای از پیشپرشده اشاره کرد.
بنا به اعلام این سازمان، رقابت سیاسی هنگام مبارزات انتخاباتی متعادل نبود بلکه محدود بود و مقامات انتخاباتی و رسانهها استقلال لازم را نداشتند. با این حال، این سازمان خاطرنشان کرد که بهرغم این کمبودها، رأیدهندگان هنگام رأیدادن از آزادی حق انتخاب و تنوع کاندیداها برخوردار بودند.
با این حال پترس افتیمیو، یکی از مسئولان هیأت نظارت در بیانیهای اعلام کرد که برای احترام به خواست مردم، تغییرات در نحوه برگزاری انتخابات ضروری است. وی افزود که در این انتخابات، دخالتهای دولت در تمامی سطوح حیات سیاسی، به چشم میخورد و نبود شرایط لازم برای رقابت سالم و استقلال رسانهها نیز وجود داشت؛ ازجمله رسانههای مستقل و سازمانهای غیردولتی نظارت بر انتخابات موسوم به گولوس (Golos) روسیه، از تقلبهای متعددی در طول روز برگزاری انتخابات خبر دادند و اعلام کردند که بیش از ۵ هزار و ۳۰۰شکایت دریافت کردهاند، اما کمیسیون انتخاباتی مرکزی روسیه نیز به نوبهخود اعلام کرد که هیچ تقلب چشمگیری در جریان انتخابات روی نداده است.
دورنمای آینده روسیه
روسیه تا 3 ماه دیگر با انتخابات ریاستجمهوری که پیروز احتمالی آن پوتین خواهد بود مرحله جدیدی را در سیاست داخلی و خارجی آغاز خواهد کرد. اگرچه انتقال قدرت بهصورت رسمی از ماه می2012 (اردیبهشت 1391) انجام خواهد گرفت اما از هماکنون مشخص است که تیم سنپترزبورگ به رهبری پوتین برای اداره پارلمان با حضور حزب کمونیست که 90کرسی پارلمان را در اختیار دارد و حزب روسیه عادل که قبلا گفته میشد توسط کرملین برای کاهش آرای حزب کمونیست بهوجود آمده است مشکل خواهد داشت.
روسها بهخوبی میدانند که به تغییرات نیاز دارند. آنها بهخوبی دریافتهاند که بهار عربی و جنبش اشغال والاستریت صدای اعتراض همه کسانی است که به تبعیضها، بیعدالتیها و اقتدارگراییها اعتراض دارند و هیچ محیط امنی برای کسی باقی نمیماند. روسیه اگر از نتایج انتخابات روز یکشنبه صدای زنگ خطر را شنیده باشد بهطور قطع از هماکنون روند اصلاحات را در سیاست داخلی و خارجی آغاز میکند که تا دیر نشده از فروپاشی روسیه جدید ممانعت کند.
روسیه که از وعدههای انجامنشده غرب درباره سپر دفاع موشکی، عضویت در سازمان تجارت جهانی و لغونشدن تحریمهای چهلساله مجلس سنای آمریکا سرخورده شده است میکوشد با تشکیل اتحادیه اوراسیا و بازسازی روابط خود با چین و هند - 2 غول اقتصادی آینده - سرنوشت خود را بهگونه دیگری رقم بزند اما بدون تغییرات در سیاست داخلی موفقیت در سیاست خارجی بعید بهنظر میرسد.